-
قصیده
خدای تا خم این برکشیده ایوان کرد
خدای تا خم این برکشیده ایوان کرد در او نشیمن ناهید تیر و کیوان کرد به دست قدرت چوگان حکم…
بیشتر بخوانید » -
دستهبندی نشده
دمید باد دلاویز و بوی جان آورد
دمید باد دلاویز و بوی جان آورد نوید کوکبهٔ گل به گلستان آورد رسید موسم نوروز و یمن مقدم او…
بیشتر بخوانید » -
قصیده
سپیدهدم علم صبح چون روان کردند
سپیدهدم علم صبح چون روان کردند زمهر بر سر آفاق زرفشان کردند مدبران امور فلک ز راه ختن به تیرگی…
بیشتر بخوانید » -
قصیده
پیش از آن کین کار بر این سقف مینا کردهاند
پیش از آن کین کار بر این سقف مینا کردهاند وین مقرنس قبهٔ نه توی مینا کردهاند عقل اول را…
بیشتر بخوانید » -
قصیده
چو شقهٔ شب عنبر نثار بگشایند
چو شقهٔ شب عنبر نثار بگشایند در سراچهٔ نیلی حصار بگشایند سپهر را تتق زرنگار بربندند ز پیش پردهٔ گوهر…
بیشتر بخوانید » -
قصیده
چو صبح رایت خورشید آشکار کند
چو صبح رایت خورشید آشکار کند ز مهر قبلهٔ افلاک زرنگار کند زمانه مشعلهٔ قدسیان برافروزد سپهر کسوت روحانیان شعار…
بیشتر بخوانید » -
قصیده
آمد نسیم و نکهت گل در جهان فکند
آمد نسیم و نکهت گل در جهان فکند بلبل ز شوق غلغه در بوستان فکند هم باد نوبهار دل غنچه…
بیشتر بخوانید » -
قصیده
دولت قرین دولت صاحبقران ماست
دولت قرین دولت صاحبقران ماست دنیا به کام پادشه کامران ماست سلطان اویس آنکه صفات جلال او بیرون ز حد…
بیشتر بخوانید » -
قصیده
خوشوقت عاشقی که دمی یاریار اوست
خوشوقت عاشقی که دمی یاریار اوست خرم دلی که دلبر او غمگسار اوست من در میان خون جگر غرقه وین…
بیشتر بخوانید » -
قصیده
صباح عید و رخ یار و روزگار شباب
صباح عید و رخ یار و روزگار شباب خروش چنگ و لب زنده رود و جام شراب هوای دلبر و…
بیشتر بخوانید »